قبل از بررسي جزئيات چرخه‌‌ي طراحي و تكنيك هاي به كار رفته در طراحي موتور توربوشفت، در ابتدا بهتر است مروري اجمالي بر اصول اوليه‌ي تروموديناميك انجام گيرد تا در بررسي موتورهاي توربين گازي ازآن‌ها استفاده شود. 1-1 تعاريف و فرضيات اوليه آن چه در ادامه خواهد آمد، اطلاعات و دانش اوليه‌ي مورد نياز براي تحليل سيستم هاي پيشرانشي است.در تعريف يك مسئله‌ي ترموديناميكي، مرحله ي اول تعيين رهيافت تحليلي مناسب به كار رفته براي حل مسئله است.در اين جا مي‌بايست تفاوت بين \\"سيستم\\" و \\"حجم كنترل\\" را در نظر گرفت.\\"سيستم\\" به عنوان مقداري از چيزي با جرم مشخص و تعيين شده تعريف مي¬شود. اين مرز مي تواند به صورت ثابت و صُلب يا متحرك باشد كه سيستم را از محيط جدا مي كند. در مقابل \\"حجم كنترل\\" به عنوان حجم از پيش تعيين شده اي از فضا تعريف مي¬شود كه مرزهاي آن توسط سطوح كنترلي كه رد و بدل جريان آزادانه بين داخل حجم كنترل و محيط انجام مي گيرد، محدود مي شود. در بيشتر مسائل ترموديناميكي، به دليل ساده سازي زياد، از رهيافت اولي استفاده مي شود، در حالي كه در مسائلي كه حركت جريان دخيل است، بيشتر از حجم كنترل استفاده مي شود. يكي ديگر از مفاهيم اوليه كه در مسائل ترموديناميكي مي بايست مد نظر قرار گيرد، درك دقيق جملات مربوط به گرما و كار است. گرما (Q)به عنوان شكلي از انرژي كه در مرز دو سيستم با دماي بيشتر بهسمت سيستمي با دماي كمتر منتقل مي شود،تعريف مي¬‌شود. ويژگي منحصر به فرد گرما اين است كه تنها بين دو مرز سيستم انتقال مي يابد و تا زماني كه مرزهاي سيستم انتقالي صورت نگرفته است نمي توان آن را به عنوان خصوصيتي از سيستم محاسبه كرد. كار(W) از لحاظ اين كه مقداري تعاملي است، بسيار مشابه گرما است. كار را مي توان به عنوان آن چه يك سيستم انجام مي دهد و تنها اثر آن افزايش وزن است،تعريف كرد. بنا به قرداد، كارانجام شده توسط سيستم را مثبت و كارانجام شده روي سيستم را منفي در نظر مي گيريم.